HAVAYEHTAZEH

پنجشنبه، بهمن ۱۴، ۱۳۸۹

سیمرغ سبز

سیمرغ سبز
ارسال شده توسط HOMA در ۶:۳۷ بعدازظهر هیچ نظری موجود نیست:
با ایمیل ارسال کنیداین را در وبلاگ بنویسید!‏هم‌رسانی در X‏در Facebook به اشتراک بگذارید‏اشتراک‌گذاری در Pinterest
پست‌های جدیدتر پست‌های قدیمی‌تر صفحهٔ اصلی
اشتراک در: پست‌ها (Atom)

درباره من

HOMA
مشاهده نمایه کامل من
Powered By Blogger

آیا میتوان داستان قلعه حیوانات را با انقلاب سال 57 مقایسه کرد ؟

بايگانی وبلاگ

  • اوت 2006 (3)
  • سپتامبر 2006 (27)
  • اکتبر 2006 (10)
  • نوامبر 2006 (2)
  • دسامبر 2006 (8)
  • ژانویه 2007 (8)
  • فوریه 2007 (3)
  • مارس 2007 (4)
  • آوریل 2007 (6)
  • مه 2007 (4)
  • ژوئن 2007 (2)
  • اوت 2007 (1)
  • اکتبر 2007 (1)
  • آوریل 2008 (1)
  • ژوئن 2008 (1)
  • اوت 2008 (1)
  • سپتامبر 2010 (1)
  • اکتبر 2010 (3)
  • نوامبر 2010 (4)
  • فوریه 2011 (1)

سازمان ديده بان حقوق بشر

  • سازمان ديده بان حقوق بشر
  • British Library

اشتراک در

پست‌ها
Atom
پست‌ها
تمام نظرات
Atom
تمام نظرات
ما هستيم

کل نماهای صفحه

پست های پرطرفدار

  • سیمرغ سبز
    سیمرغ سبز
  • قلعه حیوانات – قسمت 71
    آقای پیل کینگتون مالک فاکس وود گیلاس به دست برخاست و گفت قبل از آنکه گیلاسش را بنوشد بر خود فرض می داند که چند کلمه به عرض برساند . گفت برای...
  • قلعه حیوانات – قسمت 70
    با تمام این احوال هیچگاه حیوانات نا امید نشدند حتی برای یک لحظه هم احساس افتخار آمیز و امتیاز عضو قلعه حیوانات بودن را از یاد نبردند . در سر...
  • قلعه حیوانات – قسمت 69
    سالها گذشت . فصول اولیه آمد و رفت و عمر کوتاه حیوانات سپری شد . زمانی رسید که دیگر کسی جز کلوور و بنجامین و موزز زاغ و چند خوک دوران قبل از ...
  • قلعه حیوانات – قسمت 68
    فریادی از وحشت از حلقوم کلیه حیوانات بلند شد و همین وقت مردی که در جایگاه راننده نشسته بود شلاقی به اسبها زد و بارکش به راه افتاد و از حیات ...
  • قلعه حیوانات – قسمت 65
    مشقاتی که حیوانات تحمل می کردند با جلال زندگی امروزشان تعدیل می شد . این روزها سرود و نطق و خطابه و تظاهرات و رژه بیشتر بود . ناپلئون امر کر...
  • قلعه حیوانات – قسمت 67
    شبی دیر وقت در تابستان ناگهان خبر رسید که برای باکسر اتفاقی افتاده است . باکسر شبانه و به تنهایی برای کشیدن یک بار سنگ به آسیاب رفته بود . خ...
  • قلعه حیوانات - قسمت 64
    در این روزها دهنهای بیشتری برای خوردن باز بود . در پائیز چهار ماده خوک تقریبا همه در یک وقت و مجموعا سی و یک توله آوردند که همه پیسه بودند و...
  • قسمت 22
    خوکها يراق خانه را مرکز فرماندهي کرده بودند . شبها در آنجا از روي کتابهايي که از خانه آورده بودند آهنگري و نجاري و ساير صنايع ضروري را ياد م...
  • از "گنجینه ما و شما"
    چیزهایی که ما را نابود می کنند عبارتند از : سیاست بدون اصول - لذت بدون وجدان- ثروت بدون کار- دانایی بدون شخصیت - تجارت بدون اخلاق - علم بدو...
زمینه پنجره عکس. با پشتیبانی Blogger.