سه‌شنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۹

قلعه حیوانات – قسمت 65

مشقاتی که حیوانات تحمل می کردند با جلال زندگی امروزشان تعدیل می شد . این روزها سرود و نطق و خطابه و تظاهرات و رژه بیشتر بود . ناپلئون امر کرده بود حیوانات هفته ای یکبار تظاهرات داوطلبانه بکنند برای اینکه پیروزی و فتوحات را جشن بگیرند . حیوانات سر وقت معین کار را تعطیل میکردند و دور محوطه سربازوار به راه می افتادند . خوکها در جلو و بعد به ترتیب اسبها – گاوها – گوسفندها و پرندگان حرکت می کردند . سگها در دو طرف صف بودند و پیشاپیش همه جوجه خروس ناپلئون بود . باکسر و کلوور پرچم سبزی را که رویش نقش سم و شاخ و شعار (( زنده باد رفیق ناپلئون )) رسم بود حمل می کردند. بعد اشعاری که در مدح ناپلئون سروده شده بود قرائت می شد و بعد اسکوئیلر راجع به آخرین پیشرفتها و ازدیاد محصول سخنرانی می کرد و بر حسب موقعیت گلوله ای هم شلیک می شد . گوسفندان به تظاهرات داوطلبانه علاقه زیادی داشتند و اگر معدودی از حیوانات , وقتی که خوکها و سگها در حول و حوش نبودند لب به شکایت می گشودند که این کار موجب اتلاف وقت و مستلزم ایستادن در هوای سرد است گوسفندان مطمئنا آنها را با بع بع پر صدای (( چهار پا خوب – دو پا بد )) ساکت می کردند . به طور کلی حیوانات از این گونه جشنها لذت می بردند چون یاد آور این بود که ارباب خودشان هستند و کاری که می کنند فقط برای خودشان است و این مسئله موجب تسلای خاطر بود . به هر حال با آوازها و تظاهرات و آمار اسکوئیلر و شلیک گلوله و قوقولی قوقوی جوجه خروس و اهتزاز پرچم اقلا برای مدت کوتاهی فراموش می کردند که شکمشان خالی است . در ماه آوریل در قلعه حیوانات اعلام جمهوریت شد و لازم شد رئیس جمهوری انتخاب شود . جز ناپلئون نامزدی برای این کار نبود و او به اتفاق آرا انتخاب گردید . در همان روز انتخابات شایع شد که اسناد جدیدی درباره همکاریهای اسنوبال با جونز , بدست آمده است و تازه معلوم شده که اسنوبال فقط قصد نداشته است که جنگ گاودانی را با شکست مواجه سازد بلکه در طرف جونز می جنگیده و در حقیقت او به عنوان سرکرده قوای آدمها با شعار ( زنده باد بشریت ) وارد جنگ گاودانی شد و زخمی که هنوز معدودی به خاطر داشتند بر پشتش فرود آمد جای دندانهای ناپلئون بوده است .

تا روزی دیگر …. .

هیچ نظری موجود نیست: