شنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۵

قسمت 5

بشر یگانه مخلوقی است که مصرف می کند و تولید ندارد . نه شیر میدهد و نه تخم می کند . ضعیفتر از آن است که گاو آهن بکشد و سرعتش در دویدن به حدی نیست که خرگوش بگیرد . معذالک ارباب مطلق حیوانات است . اوست که آنها را به کار میگمارد و از دسترنج حاصله فقط آنقدر به آنها می دهد که نمیرند و بقیه را تصاحب کنند . کار ماست که زمین را کشت می کند و کود ماست که آن را حاصلخیز میکند با این وصف ما حیوانات صاحب چیزی جز خود نیستیم . شما ای گاوانی که جلو من ایستاده اید سال گذشته چقدر شیر داده اید و بر سر آن شیر که باید صرف تقویت گوساله های شما می شد چه آمد؟ هر قطره آن به حلقوم دشمنان ما رفت . شما ای مرغان در همین سال گذشته چقدر تخم کرده اید؟ و چند تای آن جوجه شد؟ بقیه تمام به بازار رفت تا برای جونز سرمایه شود و تو کلوور چهار کره ای که بایستی در این سن عصای دست تو باشند کجا هستند؟همه در یک سالگی فروخته شدند و تو دیگر هرگز آنها را نخواهی دید . در ازا چهار کره و جان کندن دایم در مزرعه جز جیره غذا و گوشه طویله چه داشته ای؟
تا فردا.............. .

هیچ نظری موجود نیست: