یکشنبه، دی ۱۰، ۱۳۸۵

پارازيت

حتما شما هم از ماجراهاي دانشجويان ستاره دار مطلع هستيد . خيلي وقته كه از شروع اين ماجرا ميگذره و هنوز هم كه هنوزه مشكلي كه براي اونها درست شده حل نشده باقي مونده . دو مطلب رو از روزنامه اعتماد ملي خوندم كه البته در صفحات جداگانه اي بود ولي با كنار هم قرار دادن آنها مي تونيم به نتايج شگفت انگيزي از سطح فكر غارتگران ثروتهاي اين مملكت كه به نا حق در راس امور اين مملكت هستند برسيم . و حالا اصل ماجرا :
سمير قنطار در عملياتي در سال 1979 كه به كشته شدن دو اسرائيلي منجر شد به 542 سال زندان محكوم شد . در زندان تقاضا نامه اي براي تحصيل در يكي از كالج هاي اسرائيلي پر كرد و سرانجام موفق شد كه در آن
كالج ثبت

نام كند و مدرك خود را در رشته جامعه شناسي گرفت و اكنون به دنبال تحصيل در مقطع دكتراست .
و اما در ايران ; دانشجويان اين مملكت كه به نص صريح قانون به اصطلاح اساسي خود اينها حق ادامه تحصيل دارند و هيچ كسي نمي تواند اين حق را از كسي سلب كند ستاره دار مي شوند و احمدي نژاد هم با مسخره گي خودش آنها را به سرواني ارتقا ميدهد . آيا بجا نيست كه تمام آن الفاظي را كه به مسئولان اسرائيلي چسبانده مي شود را به اين نا مسئولان داد و بلكه بدتر از آن را .
جرم اين دانشجويان فقط اينست كه مثل شما (حيف از كلمه شما ) نمي انديشند و نميخواهند با زور به بهشتي كه شما وعده اش را ميدهيد وارد شوند . آيا ديروز به دار كشيدن صدام را ديديد . فردا براي بيداري دير است .

هیچ نظری موجود نیست: