دوشنبه، شهریور ۱۳، ۱۳۸۵

ادامه

در یک سمت طویله بزرگ در محل مرتفع سکو مانندی میجر در زیر فانوسی که به تیر آویزان بود روی بستری از کاه لمیده بود . دوازده سال از عمرش می رفت و اخیرا کمی تنومند شده بود معهذا خوک با عظمتی بود و با اینکه دو دندان نیشش هیچگاه کنده نشده بود ظاهری مهربان و مجرب داشت . سایر حیوانات به تدریج آمدند و هر دسته به شیوه خاص خود در محلی قرار گرفت . اول سگها . بلوبل و جسی وبینچر آمدند و بعد خوکها که جلو سکو روی کاه مستقر شدند . مرغها روی لبه نشستند و کبوترها بال زنان بر تیرهای سقف جای گرفتند . گوسفندان و گاوان عقب خوکان دراز کشیدند و مشغول نشخوار شدند . دو اسب ارابه یعنی باکسر و کلوور با هم اهسته وارد شدند و سمهای بزرگ خود را از ترس اینکه مبادا حیوان کوچکی زیر کاهها باشد با احتیاط بر زمین می گذاشتند .
کلوور مادیانی بود فربه و میانسال با حالتی مادرانه که بعد از به دنیا آمدن چهارمین کره اش هرگز ترکیب و اندام اولیه اش را باز نیافته بود . باکسر حیوان بسیار درشتی بودبلندیش هجده دست بود و قدرتش معادل قوه دو اسب معمولی . خط سفید رنگ زیر لبش به او ظاهر احمقانه ای داده بودو حقیقت مطلب اینکهدر زمره زیرکهای درجه یک نبود ولی به دلیل ثبات و نیروی فوق العاده اش در کار مورد احترام همه بود .
تا فردا...... .

هیچ نظری موجود نیست: