جمعه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۸۶

قسمت 53

چند روز بعد كه وحشت كشتارها تخفيف يافت چند تايي از حيوانات به ياد آوردند يا فكر كردند كه به ياد دارند كه ماده ششم فرمان گفته است (هيچ حيواني حيوان كشي نمي كند ) و با آنكه كسي قصد طرح كردن قضيه را در حضور سگها و خوكها نداشت ولي همه احساس كردند كشتار حيوانات منطبق با فرامين نيست . كلوور از بنجامين خواهش كرد ماده ششم فرمان را برايش بخواند و وقتي بنجامين طبق معمول گفت در اين قبيل امور دخالت نمي كند به سراغ موريل رفت . او فرمان را برايش خواند و آن چنين بود : هيچ حيواني بدون علت حيوان كشي نمي كند . به جهتي از جهات دو كلمه بدون علت از ذهن حيوانات رفته بود . به هر حال متوجه شدند خلاف فرمان كاري صورت نگرفته است , چه كاملا واضح بود كشتن خائنيني كه با اسنوبال هم عهد بودند كاملا با علت است . آن سال حيوانات حتي از سال گذشته هم بيشتر كار كردند . تجديد بناي آسياب بادي مخصوصا با دو برابر شدن ضخامت ديوارها و تمام كردن آن در راس موعد به علاوه كارهاي عادي مزرعه عمل طاقت فرسايي بود . بعضي روزها بنظر حيوانات مي رسيد كه با مقايسه با زمان جونز هم ساعات بيشتري كار كرده اند و هم بهتر تغذيه نشده اند . صبحهاي يكشنبه اسكوئيلر از روي قطعه كاغذ درازي كه با يكي از پاهاي جلويش نگاه مي داشت براي آنان مي خواند كه توليد مواد مختلف غذايي دويست درصد , سيصد درصد و حتي پانصد درصد افزايش يافته است . حيوانات دليلي نمي ديدند كه گفته هاي او را باور نكنند . مخصوصا كه آنها ديگر به طور روشن شرايط زندگي قبل از انقلاب را به خاطر نداشتند ولي بعضي روزها دلشان مي خواست ارقام كمتري به خورد آنها ميدادند و غذاي بيشتر .
تا روزي ديگر .... .

هیچ نظری موجود نیست: